یا فاطمه

  • خانه 
  • نظر کابرفلسطینی درمورد سخنان امروز رئیس جمهور کشورمان ایران بخندمنم جای توبودم میخندیدم 

سبک زندگی

04 اسفند 1401 توسط فاطمه

#اخلاق_زندگی_

✍️استاد فاطمی نیا :
از صبح که پا میشه؛ فلان کس چی گفت، فلان کس چیکار کرد، فلان روزنامه چی نوشت..

ول کن!

روایت داریم که اغلب جهنمی ها، جهنمی زبان هستند…

فکر نکنید همه شراب می خورند و از در و دیوار مردم بالا می روند. نه!

یک مشت مومن مقدس را می آورند جهنم…
▩ امیرالمومنین به حارث همدانی فرمودند :

اگر هر چه را که می شنوی بگویی، دروغگو هستی!
▣ سیدی در قم مشهور بود به سید سکوت، با اشاره مریض شفا میداد…

از آیت الله بهاءالدینی راز سید سکوت را پرسیدم!

با دست به لبانش اشاره کردند و فرمودند :

“درِ آتش را بسته بودند…”
▩ علامه حسن زاده آملی :

تا دهان بسته نشود، دل باز نمیشود

و تا عبدالله نشوی، عندالله نشوی

آنگاه از انسان اگر سَر برود،

سِر نرود…!
#سبک_زندگی_

#تلنگر_

 نظر دهید »

برزخ ومرگ

04 اسفند 1401 توسط فاطمه

✨﷽‌✨

🌸 هنگام وصال نبی اکرم (ص) :
حضرت به عزرائیل (ع) فرمودند:
 آیا امتم سختی مرگ را درک خواهد کرد. فرشته عرض کرد: بله .اشک از چهره مبارک خاتم الانبیا جاری شد. خداوند متعال فرمودند: ای محمد(ص) اگر امت تو بعد از هر نماز آیت الکرسی را بخواند، وقت مرگ یک پایش در دنیا و پای دیگرش در بهشت خواهد بود……

اگر توفیقی نصیبت شد به دیگران هم اطلاع رسانی فرمایید .

اگر یک نفر به این حدیث عمل کند برای شما صدقه جاریه خواهد بود. ان شاءالله

 نظر دهید »

ظرافت زنانه داشته باشیم

20 دی 1401 توسط فاطمه

◆ همیشه لبخند بزنیم البته #جلف بازی نه وقتی کسی نگاهتون میکنه بهش یه لبخند کوتاه بزنیم 
◆ کمتر حرف بزنید و بیشتر #شنونده باشیم 
◆ تو یه بحثی که در موردش طلاعات کافی داریم بزاریم همه نظراتشونو بگن بعد ما محکم نظر قطعی و با سند و مدرکمونو بگیم اینجوری اولا همه ساکت میشن دوما میگن فلانی کاملا میدونستا اما هیچی نگفت.
◆ از شلوغ کردنو تو حرف دیگران پریدنو مخالفت های بی مورد بپرهیزیم.
◆ کمتر شوخی کنیم ( مخصوصا با فامیل شوهر و جاری و مادرشوهر و خواهرشوهر ) کسی که زیاد شوخی میکنه کمتر جدی میگیرنش. اما کسی که هر از گاهی یه شوخی قشنگو مودبانه میکنه ادم خوشش میاد و همش تلاش میکنه با اون ادم گرم بگیره و با شوخیاش باعث شه طرف هم باز شوخی کنه.

💞 💞💞

 نظر دهید »

گناهان کلیدی

20 دی 1401 توسط فاطمه

🔴 گناهان کلیدی! 
 همان‌گونه که پیری و ضعف، زمینه هجوم کسالت و بیماری‌های گوناگون می‌گردد، گاهی عیب و یا گناهی زمینه انواع گناهان می‌شود.
🔰 به طور مثال:

1⃣ حسادت: انسان را به انواع گناهان مانند کارشکنی، تهمت، دروغ، سوء قصدها و… وادار می‌کند.
🔅 امام صادق علیه السلام در این زمینه می‌فرمایند:"همان‌گونه که آتش، هیزم را می‌بلعد، حسادت ایمان را می‌بلعد.”
2⃣ بخل و حرص: بخل سبب ندادن زکات و خمس و ترک انفاق می‌شود، به علاوه مردم از بخیل ناراحتند و همین موجب بدگویی‌ها و سوء ظن‌ها می‌گردد.
 حرص سبب گناهانی مانند: اختلاس، کم‌فروشی، احتکار، گران‌فروشی، رشوه‌خواری، تملق و انواع بی‌تقوایی‌ها می‌شود.
 امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:

“بخل، جامع و گردآورنده همه‌ بدی‌هاست و افساری‌ است که همه‌ی بدی‌ها را به سوی خود می‌کشاند.”
3⃣ دروغ: انسان با دروغ گناهان خود را توجیه می‌کند و زیر پوشش توجیه‌های دروغین، صدها گناه دیگر بروز می‌کند.
 امام حسن عسگری علیه السلام فرمودند:

“تمام زشتی‌ها در اتاقی قرار داده شده، و کلید آن، دروغ است.”
4⃣ خشم و بداخلاقی: عیبی است که سبب فحش، غیبت، دشمن‌تراشی و انواع زشتی‌ها می‌شود.
🔅 در این مسئله نیز امام حسن عسگری سلام الله علیه فرمودند:

“خشم (بی‌کنترل) کلید هر بدی است.”
💢 البته عیوب و گناهان دیگری نیز وجود دارند که زمینه‌ساز گناهان دیگر می‌شوند. مانند:

بدگمانی، حرام‌خواری، شراب‌خواری، ستیزه‌جویی، تکبر و…

 نظر دهید »

داستانهای عبرت انگیز

20 دی 1401 توسط فاطمه

داستانی عبرت انگیز در مورد (اثر بداخلاقی)
یکی از بزرگان اصفهان خدا رحمتش کند معلم علم اخلاق بود و همه رویش حساب می کردند.

وی در میان مردم زود عصبانی می شد، ولی در خانه اش را نمی دانم…

یادم نمی رود با وجود این که به من لطف داشت، یک وقت چرایی گفتم که به من برگشت و زود هم پشیمان شد!

مقداری عصبانی منش و بداخلاق بود، خودش مثل باران گریه می کرد..

می گفت: “شبی در خواب دیدم که مُردم و مرا در قبر گذاشتند، ناگهان سگ سیاهی آمد و بنا بود که همیشه با من باشد!! در همان خواب حس کردم که این سگ سیاه، بداخلاقی های دنیای من است که به این صورت در آمده و تمثُّل پیدا کرده است…”

مثل باران گریه می کرد و می گفت: “خیلی ناراحت بودم که حالا چطور می شود…که یک دفعه دیدم آقا امام حسین (علیه السلام) آمدند…”
البته بگویم که این آقا با آن که از علمای بزرگ اصفهان بود، اما ارادت خاصی به اهل بیت (علیهم السلام) داشت و در جلسات خصوصی روضه شرکت می کرد و به منبر می رفت و می گفت: “برای این که از روضه خوان های امام حسین محسوب شوم منبر میروم و روضه می‌خوانم”
می فرمود: “فهمیدم که برای آن نوکری که به این خاندان داشتم، آقا امام حسین (علیه السلام)به فریادم رسیده، به آقا امام حسین عرض کردم که این سگ چطور می شود؟ فرمودند: من تو را از دستش نجات میدهم…و با اشاره‌ای که به او کردند، رفت.

از خواب بیدار شدم. نظیر این قضیه را زیاد داریم..!
 جهاد_با_نفس (استاد مظاهری)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 14
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 69
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یا فاطمه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس